جامعه شناسی: غریبه....زیمل

غريبه نه آواره است و نه ساكن در يك مكان. او تركيبي از اين دو حالت است.او هم نيست هم هست.هم مي رود هم مي ماند. همين جاست در كنار ما. اما انگار در كنار ما نيست. او آواره بالقوه است. اما به رفتن هم كاملاً مختار نيست. او جزيي از گروه است. اما خصوصيات اواز گروه ناشي نشده است

ادامه نوشته

تغییرات اجتماعی

هر جامعه ای دارای تاریخچه مربوط به خود است و تقریبا هیچ جامعه ای نیست که از آلوده شدن به تغییر در امان مانده باشد. در حالی که بعضی از تغییرات از درون و در چارچوب فرهنگ خودی است . بعضی دیگر محصول ابتکارات بیرونی و خارجی است و به طور مستقیم یا غیرمستقیم از عوامل و عناصر بیرونی الهام ونشأت می گیرد. همین طور بعضی از تغییرات برنامه ریزی شده و هدفدار و بعضی دیگر برنامه ریزی نشده و بدون هدف هستند> بعضی از تغییرات یک بار اتفاق می افتد و بعضی دیگر به کرات اتفاق می افتد . بعضی از تغییرات اگرچه در یک بعد از فرهنگ ظاهر می شود ولی در اجزاء دیگر اشاعه می یابد> در حالی که بعضی تغییرات دیگر قابل اشاعه نیست> از این رو آشنایی با طبیعت و چگونگی> محتوا > میزان و جهت تغییر یا تغییراتی که در جامعه در حال وقوع است ضروری می نماید و از دیدگاه جامعه شناسان دارای اهمیت و ارزش مثبتی است

ادامه نوشته

اصول مباحثه از نظر هابرماس

هابرماس ميان كنش ارتباطي و مباحثه تمايز قايل مي‌شود، در حاليكه كنش ارتباطي در زندگي روزمره پيش مي‌آيد، مباحثه صورتي از ارتباط است كه از زمينه‌هاي عمل جدا شده و ساختارش به ما اطمينان مي‌دهد كه، اعتبار ادعاها، توصيه‌ها و يا هشدارهاي تخطي‌ناپذير، همان موضوع اصلي بحث را تشكيل مي‌دهد:

ادامه نوشته

کثرت گرائی فرهنگی در عرصه جهانی شدن


کثرت گرائی فرهنگی در عرصه جهانی شدن

هر چند كثرت گرايى فرهنگى تا حدى ناشى از انديشه نسبى گرايى فرهنگى است، كثرت گرايي بى حد و مرز در جهانى كه مشروط به حد و حدودى است، دست يافتنى نيست. كثرت گرايي، در واقع، حاكي از آن است كه ما كثرت و تفاوت را در درون حوزه ها يا گفتمان هاي خاص اجتماعي و در بيرون آنها به رسميت مي شناسيم. عرصه فرهنگى جهان كنونى نيز عرصه اى پلوراليستي است؛ زيرا در آن تعاريف تمدنى، قاره اى، منطقه اى و گوناگون ديگرى مبتنى بر وضعيت جهانى- بشرى و همچنين انواع متنوعى از هويت هايى كه بدون رجوع به وضعيت جهانى ساخته مى شوند، وجود دارد؛ اما اين تكثر تمام عيار ناگزير متكي به اصل كلي ارزش گوناگوني تمام عيار ناگزير متكى به اصل كلى ارزش گوناگونى فرهنگى و فى نفسه واجد خير بودن اين گوناگونى براى نظام و واحدهاى آن است؛ همان گونه كه مستلزم عناصري از يك ....

ادامه نوشته