چگونه به خودباوري برسيم؟
14قانون برای اینکه خودتان باشید
مشهور است که شبی خواجه نصیرالدین طوسی در بیابانی، مهمان آسیابانی شد. موقع خواب، آسیابان رختخواب خواجه را در اندرون آسیاب، پهن کرد. خواجه فرمود: رختخواب مرا در بیرون و پشت بام آسیاب بینداز. آسیابان گفت: امشب هوا بارانی است و صلاح نیست؛ بیرون بخوابید. خواجه به آسمان نگاه کرد و روی قاعده هواشناسی هر چه فکر کرد، دید هیچگونه علائمی برای آمدن باران نیست. گوش به حرف آسیابان نداد و دستور داد رختخوابش را بالای بام گستردند و موقع خواب، بالای پشت بام خوابید.
اتفاقا پس از ساعتی، هوا باریدن گرفت. خواجه پس از خیس شدن، ناچار از جا حرکت کرده به درون آسیاب پناه آورد و فهمید که علم و حسابش خطا بوده و حرف آسیابان درست درآمد. با تعجب از او سوال کرد: شما از کجا فهمیدی که امشب باران می بارد و حال آنکه هیچ گونه ابری و علامتی در آسمان نبود؟
آسیابان
گفت: من سگی دارم هر وقت ببنیم سر شب به درون آسیاب رفته و می خوابد؛ می دانم؛ که آن
شب باران می بارد. چون امشب هم دیدم موقع غروب، سگ وارد آسیاب شد؛ دانستم که باران
می بارد
منابع : مردان علم در میدان عمل، جلد1، اثر سيد نعمت الله حسينی.
/**/غضنفرميگه اين خواهرمه، پليس ميگه من پليس راهنمائيم نه گشت ارشاد،
اما اگر مادرت هم باشه دليل نميشه دو نفرى پشت فرمون بشينيد
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند. لباس پوشید و راهی مسجد شد در راه مسجد، مرد زمین خورد و لباس هایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد لباس هایش را عوض کرد و دوباره راهی مسجد شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد. او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباس هایش را عوض کرد وراهی مسجد شد.
در راه مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد:{من دیدم که شما در راه مسجد دو بار بر زمین افتادید.} از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. مرد اول بطور فراوان از مرد چراغ بدست تشکر کرد و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه دادند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ به دست درخواست کرد تا با او به مسجد بیاید و نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کرد.
هنگامی که یک خردهفروش نرمافزاری را روی تلفن هوشمندش دانلود میکند؛ برای انجام یک تبادل چند مرحلهای ساده را باید پشت سر بگذارد.
نخست مشتری باید نرمافزار را باز کند و گزینه خرید را انتخاب کند؛ کارت الکترونیک را روی کارت خوان iMag بگذارد و سپس میزان خرید و شماره تلفن همراهش را وارد کند.
1- بانک ملی ایران بر آن بوده در گذر ایام گزاره هایی را مبتنی بر شرایط دوران به عنوان شعارهای سازمانی و رسانه ای خود برگزیند. شعارهایی برای بازنمایی اهداف کلان بانک از یک سو و تاکید بر ارتباط بانک با مردم از سوی دیگر. رویه ای که سالیان متمادی در بانک مرسوم بوده و هست.
چنان که پیشترها در کنار شعار اصلی "هرجا سخن از اعتماد است نام بانک ملی ایران میدرخشد" شعارهایی نظیر "بانک ملی ایران، امین مردم ایران" و یا "بانک ملی ایران، بزرگ ترین بانک جهان اسلام" مورد استفاده قرار گرفتند.