کتاب یارمهربان
صورت های کتابی

دو راهب از ميان جنگل می گذشتند كه چشمشان به زنی زيبا افتاد كه كنار رودخانه ايستاده بود و نمی توانست از آن عبور كند. راهب جوان تر به خاطر آن كه سوگند عفت خورده بودند، بدون هيچ كمكی از رودخانه عبور كرد اما راهب پير تر آن زن را بغل گرفت و از رودخانه عبور داد. زن از او تشكر كرد و دو راهب به راه خود ادامه دادند. راهب جوان در سكوت، مرتب اين واقعه را برای خود مرور مي كرد: «چگونه او اين كار را انجام داد؟»
اين را راهب جوان با عصبانيت به خود می گفت: «آيا سوگند را فراموش كرده است؟»
راهب جوان هر چه بيشتر فكر می كرد بيشتر عصبانی مي شد و در ذهن خود با اين موضوع می جنگيد: «اگر من چنين كاری را انجام داده بودم حتما" توبيخ می شدم، اين برای من غير قابل هضم است.»
او به راهب پير نگاه كرد تا ببيند آبا او از كار خود شرمنده است يا خير، ولي مي ديد كه راهب پير خيلی راحت و خونسرد به راه خود ادامه مي دهد. نهايتا" راهب جوان نتوانست بيش از اين طاقت بياورد و از راهب پير پرسيد: «چگونه جرأت كردی به آن زن نگاه كنی و او را در آغوش بگيری و حمل كنی؟ مگر سوگند را فراموش كرده ای؟»
راهب پير با تعجب به او نگاهی كرد و سپس با مهربانی به او گفت: «من همان موقع كه او را بر زمين گذاشتم ديگر حمل نكردم ولي تو هنوز داری او را حمل مي كنی.»
نتیجه : اين داستان نشان می دهد كه چگونه در شرايطی يكسان افراد ديدگاه های گوناگون دارند. كه هر كس با توجه به ديدگاه و برداشت، عملی متفاوت انجام می دهد و ممكن است با نگرشی منفي كاری صحيح را انجام ندهد.
دريافت نفس و باطن يك مفهوم يا قاعده خيلی مهم تر از صورت ظاهری يا بروز عملی آن است. اگر اين امر در آموزش مد نظر قرار گيرد خيلی از مشكلات سازمانی و اجتماعی حل خواهد شد.
/**/
دیروز خانمم صدام کرد گفت بیا با ماشین منو تا فلان جا برسون.
گفتم حال ندارم، برو از آژانس سر کوچه ماشین کرایه کن.
اونم هیچی نگفت و رفت.
الان بهش می گم خانم گشنمه پاشو غذا درست کن.
برگشته می گه حال ندارم
برو سر کوچه زیر آفتاب بشین فتوسنتز کن!
داغی اگر نبود که گریان نمیشدیم |
لطفی اگر نبود مسلمان نمیشدیم |
یا ایها الرســــول بدون دعـــای تـــو |
از پیروان عتــــرت و قرآن نمیشدیم |
سخاوت هیچ حد و مرزی نمیشناسد
در خلال يك نبرد بزرگ، فرمانده قصد حمله به نيروی عظيمی از دشمن را داشت.
فرمانده به پيروزی نيروهايش اطمينان داشت ولی سربازان دو دل بودند.
فرمانده سربازان را جمع كرد، سكه ای از جيب خود بيرون آورد، رو به آنها كرد و گفت: «سكه را بالا مياندازم، اگر رو بيايد پيروز می شويم و اگر پشت بيايد شكست می خوريم.»
بعد سكه را به بالا پرتاب كرد.
سربازان همه به دقّت به سكه نگاه كردند تا به زمين رسيد.
سكه به سمت رو افتاده بود.
سربازان نيروی فوقالعاده ای گرفتند و با قدرت به دشمن حمله كردند و پيروز شدند.
پس از پايان نبرد، معاون فرمانده نزد او آمد و گفت: «قربان، شما واقعاً میخواستيد سرنوشت جنگ را به يك سكه واگذار كنيد؟»
فرمانده با خونسردی گفت: «بله و سكه را به او نشان داد.»
هر دو طرف سكه رو بود!
باران بشدت می باريد و مرد در حاليكه ماشين خود را در جاده پيش می راند ناگهان تعادل اتومبيل بهم خورد و از نرده های كنار جاده به سمت خارج منحرف شد. از حسن امر، ماشين صدمه ای نديد اما لاستيك های آن داخل گل و لای گير كرد و راننده هر چه سعی نمود نتوانست آن را از گل بيرون بكشد. به ناچار زير باران از ماشين پياده شد و به سمت مزرعه مجاور دويد و در زد. كشاورز پير كه داشت كنار اجاق استراحت می كرد به آرامی آمد و در را باز كرد.
راننده ماجرا رو شرح داد و از او درخواست كمك كرد. پيرمرد گفت كه ممكن است از دستش كاری بر نياد اما اضافه كرد كه: «بذار ببينم فردريك چيكار ميتونه برات بكنه.»
با هم به سمت طويله رفتند و كشاورز افسار يك قاطر پير رو گرفت و با زور آن را بيرون كشيد. تا راننده شكل و قيافه قاطر رو ديد باورش نشد كه اين حيوان پير و نحيف بتواند كمكش كند، اما چه می شد كرد، در آن شرايط سخت به امتحانش می ارزيد.
با هم به كنار جاده رسيدند و كشاورز طناب را به اتومبيل بست و يك سر ديگر آن را محكم دور شانه های فردريك يا همان قاطر بست و سپس با زدن ضربه رو پشت قاطر داد زد: «يالا، پل، فردريك، هري، تام، فردريك، تام، هري، پل... يالا سعيتون رو بكنين... آهان فقط يك كم ديگه، يه كم ديگه... خوبه تونستين.»
راننده با ناباوری ديد كه قاطر پير موفق شد اتوميبل را از گل بيرون بكشد. با خوشحالی و تعجب از كشاورز تشكر كرد و هنگام خداحافظی از او پرسيد: «هنوز هم نميتونم باور كنم كه اين حيوون پير تونسته باشه، حتما هر چی هست زير سر اون اسامی ديگه است، نكنه يه جادوئی در كاره.»
كشاورز پاسخ داد: «ببين عزيزم، جادوئی در كار نيست. اون كار رو كردم كه اين حيوون باور كنه عضو يه گروهه و داره يك كار تيمی ميكنه، آخه ميدوني قاطر من كوره!»
مرد بالنسوار فرياد زد: "ببخشيد، ميتوانيد به من كمك كنيد. من به دوستم قول دادم كه نيم ساعت پيش او را ملاقات كنم، اما حالا نميدانم كجا هستم."
حضرت علی علیه السلام بر جمعی وارد شده و از آنها سؤال فرمودند: آیا می دانید امید بخش ترین آیه ی قرآن کدام است؟! هرکس به فراخور حال خویش آیه ای را عنوان کرد:
بعضی گفتند: آیه ی «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ»[1] یعنی خداوند جز شرک، گناهان دیگر را می بخشد.
بعض دیگر بر آن بودند که این آیه است؛ «وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَحیمًا»[2] یعنی هرکس خلافکار و ظالم باشد ولی استغفار کند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.
عدّه ای اظهار داشتند آیه ی «یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا»[3] یعنی ای بندگان من که در حقّ خود اسراف کرده اید! از رحمت خدا مأیوس نشوید، زیرا او همه ی گناهان را می بخشد.
تعدادی هم نظر به این آیه داشتند؛ «وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ»[4] یعنی کسانی که اگر کار زشتی انجام دادند و به خودشان ظلم کردند، یاد خداوند می کنند و برای گناهان خویش استغفار می نمایند، و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد.
بعد از اینکه حضرت نظرات آنان را شنید، فرمودند: از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: امید بخش ترین آیه در قرآن این آیه است: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»[5] سپس پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه دادند: یا علی! سوگند به خداوندی که مرا بشیر و نذیر به سوی مردم مبعوث کرد، وقتی که انسان برای نماز وضو بگیرد، گناهانش ریخته می شود، و زمانی که رو به قبله کند، پاک می شود. یا علی! مثال اقامه کننده ی نمازهای روزانه، مثل کسی است که هر روز پنج مرتبه در نهر آبی که جلوی منزل اوست خود را شستشو کند.[6]
اثر حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
[1]. نساء، 48.
[2]. نساء، 110.
[3]. زمر، 53.
[4]. آل عمران، 134.
[5]. هود، 114.
[6]. تفاسیر مجمع البیان و کنزالدقائق.
زیبایی های زبان شیرین فارسی در نظم ونثرهایی که از پارسی سرایان به جای مانده است، شنیدنی است. الفاظ و جملاتی که با چیرگی و هنرمندی در قالب های مختلف بیان شده و هر یک نشان از خلاقیت و ذوق گوینده آن دارد. در میان کلمات و نوشته های زیبا و جذابی که از شاعران چیره دست فارسی زبان به جای مامنده است، صناعات شعری از دیرباز مورد توجه برخی از اصحاب ذوق و ادب و هنر بوده و هست. برخی از این اشعار را ملاحظه کنید:
آهنگ رشد جهانی ناشی از انقلاب صنعتی کنونی (رایانه ها ،شبکه وب ،گوشی های تلفن همراه) به ویژه در اقتصاد کشورهای دارای فن آوری های پیشرفته در حال کند شدن است و در بلند مدت، ممکن است متوقف گردد .
رابرت گوردون ، استاد علوم اجتماعی و
اقتصاد در دانشگاه نورث وسترن چنین می گوید : جهان به سمتی پیش می رود که رفته رفته داده های بزرگ[1]-استفاده
از پایگاه های بزرگ داده نظیر صحبت مردم ، توسط ماشین ها قابل پردازش می گردد ؛
مهارتی که تا چند وقت اخیر درحیطه توانایی های بشر بود.نرم افزارهای ادراک صحبت[2] هنوز در ابتدای راه قرار دارند امّا نسبت به چند
سال گذشته پیشرفتی چشم گیر داشته اند و
شتابان در حال تعالی و توسعه هستند .علت آن هم نه تنها شبیه سازی فرایند تفکر انسان،
بلکه ابداع راه هایی داده ساز برای تفسیر
معنای صحبت افراد از طرق ماشینی است . با این وجود وی هشدار می دهد که علی رغم این
که ممکن است ماشین ها موجبات دست یابی به
تولید ناخالص ملی بیشتر را فراهم کنند ، امّا از سویی دیگر آنها به کاهش تقاضا
برای نیروی انسانی که افراد تیز هوش را هم شامل می شود خواهند انجامید. پس ما
شاهد اقتصادی خواهیم بود که توسعه ای چشم گیر و روز افزون دارد امّا کل ثروت، در
جیب صاحبان ربات ها انباشته خواهد شد .جالب اینجاست که هیچ اقتصاد دانی ،
پیامدهای نا خواسته رشد غیر قابل تصور نرم افزارها و سخت افزار ها و حکومت ربات ها در
آینده را جدی نمی گیرد .
[1] Big Data
احکام و دستورهای اسلامی هر یک راز و رمزهایی دارد که دستیابی به آنها انسان را در اعتقادات دینی قوی تر و راسخ تر می سازد. بسیاری از این اسرار و معارف از زبان معصومین علیهم السلام در روایات و احادیث دینی نقل شده و برخی نیز به تدریج با گسترش علم و دانش بشری کشف گردیده است.
در این میان مناسک و اعمال حج یک مجموعه رمز آلود است که هر یک از فروع آن دارای اسرار نهفته ای است. یکی از احکام حج آن است که حاجی باید در هنگام طواف جانب چپ بدنش به سمت کعبه باشد. سمت چپ قرار دادنِ کعبه یکی از واجبات طواف است که ترک عمدی یا سهوی آن موجب باطل شدن طواف می شود.
عالمان علوم دینی و تجربی هر یک فلسفه و اسرار خاصی را برای آن برشمرده اند که ذیلا برخی از آنها را ملاحظه می کنید:
برخی گفته اند: علت این که کعبه باید در جانب چپ طواف کننده باشد آن است که این حالت ناظر به این حقیقت است که فرد می باید با توجه به معنا و حقیقت طواف، سمت چپ بدن خویش را که نماد اعتقاد و عملکرد اصحاب شمال(یسار) است، به طرف کعبه محصور و محدود کند و راه را بر بینش و روش باطل شیطان ببند.[1]
چرا که از برخی احادیث استفاده می شود که سمت چپ، نماد دشمنی و مخالفت با ولایت اهل بیت محسوب می شود. مانند این حدیث که که در ذیل آیه« هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ»(سوره بلد، آیه 19) بیان گردیده که می فرماید: «الْمَشْأَمَةُ أَعْدَاءُ آلِ مُحَمَّد: اصحاب شمال، دشمنان آل محمّد می باشند»(تفسیر القمی، ج 2، ص 423) و نیز روایت شده است که رسول خدا خطاب به نقض کنندگان عهد فرمودند:«أَخَذْتُمْ بَعْدِی ذَاتَ الشِّمَالِ وَ ارْتَدَدْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکمْ الْقَهْقَری: شما بعد از من به سمت چپ منحرف شده و با سیر قهقرایی، به بینش قبل از هدایت خود بازمی گردید.»(امالی، شیخ طوسی، ص 94)
برخی دیگر گفته اند: علت آن که سمت چپ باید به سمت کعبه باشد آن است که: طواف ملائکه در بیت المعمور به سمت چپ است. یا به این دلیل است که گردش اجزای تمام اشیا و اجرام آسمانی به سمت چپ است و یا این که جهت طواف به سمتی است که قلب انسان در آن سمت است؛ چون کعبه قلب زمین است.[2]
برخی محققان: با بررسی عوامل فیزیکی علل دیگری را در این باره طرح کرده اند از جمله این که دکتر حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی می گوید: هر آنچه در شارع مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوری که در اعمال حج آمده است که جهت حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع تقلید می گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود.
تمام اینها از نظر علم فیزیک قابل اثبات است. در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد، پنج نیرو به آن وارد می شود که جمع این نیروها و انرژی ها به سمت داخل است. در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسان ها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت می شود.
اگر در طواف، چرخش به سمت راست انجام می شد در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ می داد و طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسان ها هستند به سمت بیرون پرتاب می شدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمی شد.
حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع می شد حتماً در دین ما تأکید بر این می شد که باید در جهت عقربه های ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود.
درباره تأکید بر طواف بین در خانه خدا و مقام ابراهیم باید گفت هر جسم متحرکی که حرکت دورانی دارد اگر شعاع کم شود، سرعت آن به طور ناخودآگاه زیادتر می شود و تمایل و تمرکز آن به سمت داخل و مرکز بیشتر می شود به همین دلیل اکثر مراجع می گویند که در این فاصله طواف خانه خدا انجام شود چون با این تمرکز، صعود و عروج رخ می دهد.
The best and most beautiful things in the world cannot be seen or even touched - they must be felt with the heart
رفتم دکتر
از منشیه میپرسم دکتر هست؟
میگه بله میخواییدبرید پیششون؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم اگه این وقت شب هنوز تومطبند،
تلاش شبانه روزیشون رو سرمشق زندگیم قرار بدم و برم.
گویند موری حضرت سلیمان را با جمیع لشکر وعده مهمانی خواست و گفت وعده گاه کنار فلان دریا است بعد از آمدن سلیمان و جمع شدن لشکر در کنار دریا، مور حاضر شد و پای ملخی با خود داشت در دریا انداخت و عرض کرد به سلیمان: «کل إن فاتک اللّحم فلم یفتک المرق» یعنی بخورید آب این دریا را اگر گوشت نیست آبگوشت هست.
منابع : کتاب خزائن، اثر مرحوم ملا احمد نراقی، ص64.
ایمان عبارت است از تصدیق به یگانگی خداوند و صفات و عدل او، اعتراف به رسالت پیامبر (ص) و تصدیق بر امامت دوازده امام معصوم علیهم السلام، ایمان همان تصدیق قلبی است، اقرار زبانی جزیی از حقیقت آن نیست و عمل نیز از ارکان آن بشمار نمی آید و ایمان متوقف بر آن نیست.
نشانه های افراد با ایمان چیست؟ امام رضا علیه السلام حقیقت ایمان را برای ما بیان فرموده است.
امام رضا علیه السلام می فرماید:
لا یستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّی تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِی الدّینِ وَ حُسنُ التَّقدیرِ فِی المَعیشَةِ، وَ الصَّبرُ عَلَی الرَّزایا؛[1]
هیچ بنده ای حقیقت ایمانش را کامل نمی کند. مگر این که در او سه خصلت باشد:
[1] علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 78، ص 339، ح1.