مونتسکیو

باید گفت که نام مونتسکیو با دو آموزه اساسی پیوند خورده است:

١- آموزه اهمیت اوضاع اقلیمی و آب و هوا در شرایط سیاسی و اجتماعی هر کشور؛
٢- آموزه اهمیت و لزوم توزیع و تفکیک قوا.

ادامه نوشته

شعر زیبای آی آدمها از نیما

آی آدم ها

آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفته استید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگ می بندید
بر کمرهاتان کمربند
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب می کند بیهوده جان قربان!
آی آدم ها که در ساحل بساط دلگشا دارید!
نان به سفره، جامه تان بر تن
یک نفر در آب می خواند شما را
موج سنگین را به دست خسته می کوبد
باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایه هاتان را ز راه دور دیده
آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بی تابیش افزون
می کند زین آب ها بیرون
گاه سر، گه پا
آی آدم ها
او ز راه دور این کهنه جهان را باز می پاید
می زند فریاد و امید کمک دارد
آی آدم ها که روی ساحل آرام در کار تماشایید!
موج می کوبد به روی ساحل خاموش
پخش می گردد چنان مستی به جای افتاده، بس مدهوش
می رود نعره زنان، وین بانگ باز از دور می آید:
«آی آدم ها»
و صدای باد هر دم دل گزا تر،
در صدای باد بانگ او رهاتر
از میان آب های دور و نزدیک
باز در گوش این نداها
«آی آدمها»...

چند شعر از حمید مصدق

دل من در دل شب

خواب پروانه شدن می بیند

مهر در صبحدمان داس به دست

خرمن خواب مرا می چیند


ادامه نوشته

تحقیق و مقالات: تعارض و فرایندهای آن در سازمان

تعارض

منازعه ای است ذهنی که از برخورد انگیزه ها، تکانه ها و یا تقاضاها و سائقه های متضاد به وجود می آید. در گذشته فرضیه ای عمومی مطرح بود که تعارض را به عنوان نیرویی ویرانگر تلقی می کرد و مدیریت سازمان باید با واکنش های منفی خود، آن را از بین می برد. پیشرفت های جدید در علوم رفتاری، نشان داد که تعارض، پیامد منطقی و بدیهی هر سازمانی است زیرا افراد مختلفی که در سازمان ها مشغول به فعالیت هستند، دارای ویژگی های شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی خاصی هستند که بروز تعارض را در سازمان ها، اجتناب ناپذیر کرده است.

ادامه نوشته

قوانین مورفی

هر چيزي راكه ميخواهيد، نميتوانيد داشته باشيد و آنچه را كه داريد نمي خـواهيـد!" قــوانين مــورفي مــجموعه اي از قوانين حاكم بر زندگي هستند كـه اكثر آنها از بدبيني نـشات گـرفتـه و جـنـبـه شوخي دارند امـا بسياري از آنها نيز واقعيت هستند.

ادامه نوشته

بدون شرح

فلسفه-سقراط

بسیاری از مورخان فلسفه این مسأله را تقریباً مسلّم می دانند که آنچه اندیشه سقراط (470 ـ 399 ق.م) را به خود مشغول داشته است بیشتر اخلاق بوده است تا علم. (1) نخستین رساله های افلاطون نیز که بیشتر حاکی از اندیشه های سقراط هستند، اغلب درباره تعاریف اصطلاحات علم اخلاق دور می زنند. (2) بنابراین، به جرأت می توان گفت که اخلاق و مسائل اخلاقی محوری ترین بخش از اندیشه های سقراط بوده است. به گفته امیل بریه «او می خواسته که اشخاص را بر آن دارد که خویشتن را بیازمایند تا بدانجا رسند که خود آنان دریابند که کیستند. ... غایت طریقه سقراطی همین بود که مردم خود را بشناسند؛ و با لحن استهزائی که در تکلم داشت، نشان می داد که خودشناسی کاری بس دشوار است و مردم به خطا می پندارند که خود را می شناسند.» (3)
ادامه نوشته

اجبار

افسران - گفت: که چی؟(پینوشت بسیار مهم)

گفت: که چی؟ هی جانباز جانباز شهید شهید! میخواستن نرن! کسی مجبورشون نکرده بود که!


گفتم:چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد!


گفت:کی؟!!

گفتم:همون که تو نداریش!


گفت:من ندارم؟! چی رو؟!


گفتم: غیــــــرت!!

سوبژکتیویسم "Subjectivism"

باید توجه داشت از این جهت به بررسی دیدگاه این مکتب می پردازیم زیرا پایه فکری مکتب های واقع گرایی ، عقل گرایی و بسیاری از مکاتب فکری غربی از این مکتب نشات می گیرد و مانند مکتب دئیسم پایه گذار دیگر مکاتب فکری و سیاسی است پس توجه ویژه دوستان را می طلبد.

ادامه نوشته

از باغ مي‌برند چراغاني‌ات كنند-


از باغ مي‌برند چراغاني‌ات كنند

تا كاج جشنهاي زمستاني‌ات كنند

پوشانده‌اند «صبح» تو را «ابرهاي تار»

تنها به اين بهانه كه باراني‌ات كنند

يوسف! به اين رها شدن از چاه دل مبند

اين بار مي‌برند كه زنداني‌ات كنند

اي گل گمان مكن به شب جشن مي‌روي

شايد به خاك مرده‌اي ارزاني‌ات كنند

يك نقطه بيش فرق رحيم و رجيم نيست

 از نقطه‌اي بترس كه شيطاني‌ات كنند

آب طلب نكرده هميشه مراد نيست

 گاهي بهانه‌اي است كه قرباني‌ات كنند

شعر:فاضل نظری

شعری از شاملو


کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
و انسان با نخستین درد.
در من زندانی ستمگری بود
که به آواز زنجیرش خو نمی کرد-
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.

اعیادشعبانیه مبارک

افسران - آمدنت مبارک ای شیر دل دشت کربلا...

عباس(ع) آمد تا برادری را معنا کند، وفا را شرح دهد، ایثار را الگو باشد

شجاعت را تفسیر کند و دلاوری را مصداقی والا گردد.

میلاد حضرت عباس(ع) مبارک باد

شعری زیبا از شاملو

لبانت
به ظرافت شعر
شهواني ترين بوسه ها را به شرمي چنان مبدل مي كند
كه جاندار غار نشين از آن سود مي جويد
تا به صورت انسان درآيد

ادامه نوشته

الهی...

افسران - الهی...

عروسک زشت:


دختر کوچک به مهمان گفت : میخوای عروسکامو ببینی ؟
مهمان با مهربانی جواب داد : بله ، حتما !
دخترک دوید و همه ی عروسکهارو آورد ، بعضی از اونا خیلی بانمک بودن ولی دربین اونا یک عروسک خیلی قشنگ دیگه هم بود …
مهمان از دخترک پرسید : کدومشونو بیشتر از همه دوست داری ؟ و پیش خودش فکر کرد : حتما اونی که از همه قشنگتره … اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید دخترک به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم نداشت اشاره کرد و گفت : اینو بیشتر از همه دوست دارم !
مهمان با کنجکاوی پرسید : این که زیاد خوشگل نیست ؟!
دخترک جواب داد : آخه اگه منم دوستش نداشته باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه و دوستش داشته باشه ؛ اونوقت دلش میشکنه …

دیدن خدا


استاد ! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم !
استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت : آیا مرا می بینی ؟ دانشجو پاسخ داد : نه استاد ! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم …
استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت : تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید !

ترفند محبت

روزی روزگاری درسرزمینی دهقانی و شکارچی باهم همسایه بودند.
شکارچی سگی داشت که هر بار از خانه شکارچی فرار میکرد و به مزرعه و آغل دهقان میرفت و خسارتهای زیادی به بار می آورد.
هر مرتبه دهقان به منزل شکارچی میرفت و شکایت از خسارت هائی که سگ او به وی وارد آورده میکرد.
هر بار نیز شکارچی با عذر خواهی قول میداد که جلوی سگش را بگیرد و نگذارد دیگر به مزرعه وی برود.
مرتبه بعد که همین حادثه اتفاق افتاد ، دهقان که دیگه از تکرار حوادث خسته شده بود ، بجای اینکه پیش همسایه اش برود و شکایت کند ، سراغ قاضی محل رفت تا از طریق قانون شکایت کند…

ادامه نوشته

از هر دستی بدی از همون دست پس می گیری


مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت.
آن زن روستایی کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت و همسرش در ازای فروش آنها مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید.
روزى مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.
هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است.
او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره ها را به عنوان یک کیلویی به من مىفروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: راستش ما ترازویی نداریم که کره ها رو وزن کنیم ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار دادیم .
یقین داشته باش کهبه مقیاس خودت برای تو اندازه مى گیریم.
faghir[WwW.Kamyab.IR]
 

 
 
 
 

بازنشسته ها

سلام

 

امروز داشتم به این فکر می کردم که امسال چقدر از همکارای عزیزمون بازنشست شدن

من که یه تحویلدارم همش با خودم می گم خوش به حالشون کی می خواد نوبت ما بشه من که همین الانشم حاضرم با ۱۰ سال سابقه هم بزارم و برم (دلم پره تا دلت بخواد)

همش دارم با خودم می گم اینایی که ۲۵ سال سابقه دارن واسه چی نمی رن؟!!!!!!

راستش فک کنم چون به پست رسیدن و مزش اومده زیر دهنشون نمی خوان برن کی می دونه شاید من هم اگه مثل اونا پستی چیزی داشتم الان ۴ دستی چسبیده بودمو نمی خواستم برم !!

ادامه نوشته