الهی و ربی من لی غیرک...
فرازهايي از الهی نامه آيت الله حسن زاده آملي
الهی! به حقّ خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرينت نورم ده .
الهی! ما همه بيچاره ايم و تنها تو چاره اي ، و ما همه هيچ كاره ايم و تنها تو كاره اي .
الهی! از پاي تا فرقم ، در نور تو غرقم . « يا نورَ السموات و الارض ، أنعمتَ فَزِدْ »
الهی! واي بر من اگر دانشم رهزنم شود و كتابم حجابم .
الهی! چون تو حاضري چه جويم و چون تو ناظري چه گويم .
الهی! چگونه گويم نشناختمت كه شناختمت ، و چگونه گويم شناختمت كه نشناختمت .
الهی! چون عوامل طاحونه ، چشم بسته و تن خسته ام ؛ راه بسيار مي روم و مسافتي نمي پيمايم . وايِ من اگر دستم نگيري و رهايي ام ندهي .
+ نوشته شده در سه شنبه هفتم آذر ۱۳۹۱ ساعت 22:30 توسط ابراهیم محمدقاسمی
|