از اين شركت به آن شركت
لطيفه
تازه وارد شركت شده ام.
توي هر شركتي كه وارد مي شوم بايد جمع كند بروند.
قبل از اين كه من به شركت بيايم، كارها خوابيده.
قرارداد، مصاحبه يا گزينشي در كار نيست.
من، مديران و رئيس شركت را نمي شناسم.
پرونده ها، پوشه ها، ميزها و صندلي ها را بسته بندي كرده اند.
من هم همراه وسايل، تجهيزات و كاركنان قديمي شركت جا به جا مي شوم.
پس از جابجايي، از اين شركت هم بايد بروم.
من كارگر فصلي حمل بار هستم.
آندره نولان
برگرفته از
روزنامه همشهري، پنجشنبه 26 بهمن 1385، سال پانزدهم، شماره 4207، صفحه 28.
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۰ ساعت 21:25 توسط ابراهیم محمدقاسمی
|